به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و رونمایی کتاب «کتاب کتابشناسی در آثار حبیب یغمایی» نوشته سید علی آل داوود، عصر دوشنبه نهم شهریور ماه، با حضور سید فرید قاسمی، محمد غلامرضایی، علی بهرامیان و نویسنده اثر برگزار شد.
سید فرید قاسمی در ابتدای این نشست گفت: امیدوارم این سلسله کارها ادامه یابد. یغمایی به اصطلاح ذوفنون است. بزرگانی مانند یغمایی در این کشور زندگی میکردند که سایر فعالیتهایشان بر دیگر وجوه فرهنگیشان سایه انداخته است. یغمایی ۳۱ سال یعنی ۳۵۶ شماره و ۲۴ هزار صفحه مجله یغما را منتشر و مدیریت کرد. در آن دوران چاپ مجله به سهولت امروز نبود. در واقع میخواهم بگویم که مدیریت این مجله بر دیگر فعالیتها و خدمات فرهنگی وی سایه انداخت.
وی افزود: افتخار این را داشتهام که چندین مقاله درباره او بنویسم. ما او را به عنوان شاعر در کتابهای درسی با شعر «زاغکی قالب پنیری دید/ به دهان گرفت و زود پرید// بر درختی نشست در راهی/ که از آن میگذشت روباهی» به یاد داریم. آل داوود برای نوشتن این کتاب زحمات فراوانی کشیدند. به جرأت میتوانم بگویم که در ایران امروز یغماییشناسی مانند آل داوود نداریم. ایشان البته در نوشتن این کتاب تشخیص دادهاند که مطالبی نباید به کتاب راه یابد.
این کتابپژوه ادامه داد: خانه کتاب امروز مفتخر به چاپ این اثر است. امیدوارم این کتاب سرآغازی برای چاپ کتابهایی از این دست باشد. در حوزه کتاب و کتابشناسی معاصر آثاری داریم که برای پژوهش خوب است. به طور مثال اگر پژوهشگری کتاب و کتابشناسی در آثار سعید نفیسی را بررسی کند دو سه جلد کتاب میشود. دهها تن از بزرگان را داریم که در این حوزه کار کردهاند و نیازمندیم که این چنین آثاری مانند همین کتاب ارزنده تجمیع شوند. برخی بزرگان هستند که پنج ۶ یا هفت اثر در حوزه کتابشناسی دارند. آنها را نیز نباید از نظر دور داشت. کتاب و کتابشناسی را میتوان در آثار سه استاد، پنج استاد و هفت استاد منتشر کرد.
این کتابشناس توضیح داد: خانه کتاب و مرکز کتابپژوهی خانه کتاب در خدمت کسانی است که میخواهند این کار را ادامه دهند. اگر کسی علاقهمند است این کار را برای استادان دیگر انجام دهد در خدمت او هستیم و اگر به این حوزه علاقهمند است باز هم از در اختیار گذاشتن منابع برای او دریغ نمیکنیم تا این سلسله کارها ادامه یابد. کمتر کسی امروز میداند که مرحوم حبیب یغمایی اداره مجله فرهنگستان و مجله آموزش و پرورش را بر عهده داشت و خدمات مطبوعات دیگر از دستیاری فرخی یزدی در مجله «توفان» گرفته تا دیگر خدماتش. واقعیت این است که یغمایی نسخهشناس، متنپژوه و کتابشناس و شاعر بود.
قاسمی یادآور شد: یغمایی به چند هنر آراسته بود. اهمیت کتاب آقای آل داوود در این است که ما در حوزه کتابشناسی منابعمان کم است و هر حوزه و حیطهای با تجمیع و تولید ادبیاتش است که هویت پیدا میکند. کار یغمایی اهمیت دیگری هم دارد. اگر ادبیات پراکندهای هم در حوزه کتابشناسی داریم بیشتر کار پژوهشگرانه است. قوت دیگر این کتاب چاپ آثار یغمایی است که نویسنده زحمت کشیده و آن را تجمیع کرده و در این مجموعه آورده است. پس افزون بر ارزش تجمعی ارزش گزارشی نیز دارد. روایت اول شخص است و تکه پارههای کتابشناسی در ایران است که به نظر من قوت بالای این کار محسوب میشود. یعنی تدوین گزارشهای فردی یک نسخهشناس که روایت دسته اول از آن رویداد به ما میدهد. شما وقتی یادداشت کوتاهی را که در این کتاب درباره محمدحسین اقبال میخوانید نکات مهمی درباره تاریخ کتابفروشی و نشر از آن در مییابید.
وی ادامه داد: مثلاً ذیل نامهای عبدالحسین آل داوود میتوانید سرآغاز آشنایی یغمایی را با کتاب خطی دنبال میکنید. ذیل نام عباس اقبال آشتیانی، پورداوود، بهار، بیانی، نایینی، قوام، کوهی، مخبرالسلطنه، هدایت و... تکه پارههای تصحیح متون را در این کتاب میخوانیم و این میراث را متوجه میشویم. مطبوعات سال ۴۸ را که نگاه کنید میبینید که چند نفر به فوت مرحوم حاج محمد سقازاده اشاره میکنند او سر تیم توزیع تهران بود. پیرمرد خوش حسابی که همه مطبوعات نیمه اول سده چهاردهم خورشیدی به این مرد مدیون بودند. خوش حساب بود و همه از او ذکر خیر میکردند. اما آن سال که او فوت کرد کمتر کسی به فوتش اشاره کرد. اما نوشته حبیب یغمایی و چند نوشته دیگر به ما آن آگاهی را میدهد که حاج سقا سال ۴۸ فوت کرده است.
وی گفت: درباره تاریخ چاپخانه داری در ایران ذیل فردین و چاپ بهمن اطلاعاتی درباره چاپخانه به دست میآورید. ذیل نام وحید دستگردی نکتههایی درباره شعر و شاعری اطلاعات مفید و ارزنده و دست اولی در این کتاب هست. یا مثلاً ذیل کتابخانه سلطنتی گوشهای از تاریخ فهرستنویسی این کتابخانه را میتوانید بخوانید یا سخنی از اسماعیل مرآت است که در آنجا اشتیاق یغمایی را به کتابداری روشن میکند. وضع حقالتألیف را در سازمانهای مختلف و در ادوار گوناگون متوجه میشوید. بخش دوم کتاب، کتابشناسی و کتابخانه است. از شاهنامه تا تفسیر طبری و داستان خسرو و شیرین و تألیف خاندان فروغی و کتابی از پدر فروغی و مبحث کتابهای درسی و کتابهای عمومی در این کتاب آمده است. مطلب مهم دیگری در صفحه ۱۲۷ این کتاب با عنوان «کتابخانه فنی» چاپ شده که به علاقهمندان حوزه کتاب و کتابخانه توصیه میشود این مطلب را بخوانند.
قاسمی اضافه کرد: بخش سوم این کتاب نقد و بررسی کتاب است. نام مجلههایی که از هند به حبیب یغمایی میرسید در این بخش آمده. وقتی فهرستشان را از این کتاب استخراج میکنید درخواهید یافت که نام اغلب این نشریات در کتابخانههای معتبر نیست و ما با نوشته یغمایی متوجه میشویم که در فلان سال در دهلی فلان مجله منتشر میشد. بخش چهارم هم معرفی و نقد کتاب است و مطالب کوتاه و گوناگون در این کتاب را دربرمی گیرد. در این معرفیها باز یکی از ویژگیهای حبیب یغمایی پیشبینیهایش است. اگر نوشته فلان مجله مفید و متین است میبینیم که هنوز از مجلههای مرجع به حساب میآید و بسیاری به دنبالش هستند و کپیاش را تهیه میکنند یا اگر نوشته کتابی ماندگار است آن کتاب در تاریخ ادب فارسی خواهد ماند. پس از ۵۰ سال از معرفی او هنوز آن کتاب مرجع بیبدیلی در حوزه خودش شده. یغمایی عمر پر برکت ۸۶ سالهای داشت که هنوز در فیپا کتابخانه ملی ۸۳ سال ثبت شده و این فیپا اصلاح نشده.
وی با اشاره به این که کتاب آلداوود کتاب ارزندهای است تصریح کرد: من با اینکه بسیاری از مطالب را در دورهای از مجله یغما خوانده بودم دوباره خواندم و لذت بردم. در واقع تجمیع آنها در این کتاب برایم لذتبخش بود. شاید اگر پراکنده میخواندیم متوجه برخی موارد نمیشدیم. گاهی حبیب یغمایی یک نفر به دو شکل معرفی کرده است. در مجموع میشود گفت که یغمایی از خوششانسترین آدمها بود که هم دوستان و هم بستگان دلسوز داشت و میراث فرهنگیاش از پراکندگی خارج شد. آل داوود البته پیش از این مطالب دیگری هم درباره یغمایی نوشته است. برای نوشتن این کتاب باید بسیاری مطالب و مجلهها و فهرست کتابها را دید که زحمت دارد.
محمد غلامرضایی نیز در این نشست گفت: در میان مدرسان دانشگاه همنسلان من افتخار دارند که با استادان بزرگ قدیم آشنایی داشتند و از محضر درس آنها بهره بردهاند که از آن جمله حبیب یغمایی را میشناختند. من نیز ایشان را از نزدیک میشناختم و همکاریهایی در مجله یغما با ایشان داشتم. یغمایی در دوران فعالیتهای ادبی و علمی سه راه عمده را دنبال میکرد. یکی از آنها شاعری بود. همه کسانی که به شعر معاصر علاقه دارند و دوستدار شعر سنتی فارسی هستند شعر او را میشناسند. از جمله شعری که در کتاب های درسی نقل میشد. یکی با عنوان «معلم» و دیگر «زاغکی قالب پنیری دید...». جای بحثم روی شعر وی نیست. کار دومی که ایشان دنبال کرد و از نظر تحقیقات اهمیت دارد تصحیح متنهای کهن فارسی است که یکی از آنها که از همه مهمتر است. منظورم ترجمه تفسیر طبری است. سومین کار اساسی و مهمی که یغمایی دنبال کرد کار مجله نگاری است. چاپ مجله یغما که اندکی بیش از ۳۰ سال ادامه مییافت و او با وجود تنگناهای نظر مالی و رویارویی با سازمانهای امنیتی این کار را دنبال میکرد. «یغما» در آن دوران در میان اصحاب اندیشه طرفدار داشت. من میشنیدم که میگفتند یغما تنها مجلهای است که مقداری مطالب خواندنی در آن وجود دارد. در آن زمان مجله سخن را هم داشتیم که جنبههای نوگرایانهاش به ویژه در حوزه ادبیات مورد توجه بود.
علی بهرامیان نیز در این نشست گفت: به دوست و استاد عزیزم آقای آل داوود از صمیم قلب تبریک عرض میکنم. به گمانم اگر او این کار را انجام نمیداد از عهده پژوهشگر دیگری برنمیآمد. حبیب یغمایی این مطالب را طی ۳۰ سال در مجله یغما نوشته بود و از سر تواضع امضا نمیکرد. او یک تراز مخفی شده را که غباری رویش نشسته بود از غبار خارج و خدمتی به زبان و ادبیات فارسی کرد. حقیقت این است که حبیب یغمایی از جمله کسانی است که میتوان او را خاص و شگفتانگیز توصیف کرد.
«کتاب و کتابشناسی در آثار حبیب یغمایی» به تازگی و به همت خانه کتاب منتشر شده است.
نشست نقد و و رونمایی کتاب «کتاب و کتابشناسی در آثار حبیب یغمایی» نوشته سیدعلی آلداوود با حضور نویسنده اثر در سرای اهل قلم برگزار شد.
نظر شما